- خانه
- >
- ارسال متن و تجربیات زندگی
ارسال متن و تجربیات زندگی
روایتی از امید
روایت شانزدهم: ارسالی فاطمه؛ مثل زندگی با رنج مزمن
7 آبان 1403 2 دیدگاه
یه روز موقع عبور از پل عابر، ناگهان ایستادم و به فاصله پل از زمین نگاه کردم و مشغول محاسبه این شدم که چند درصد احتمال مرگ من در صورت افتادنم از روی پل وجود داره.
روایت پانزدهم: ارسالی؛ از عرش تا فرش
10 شهریور 1402 2 دیدگاه
روزهای زیادی رو تو شرایط زیر صفر میگذروندم و هر شب به این فکر میکردم که فردا قطعا آخرین روز زندگیمه
روایت چهاردهم: ارسالی؛ زمان، مکان، افراد، سردرگمی و حمله همه جانبه
10 شهریور 1402 4 دیدگاه
بنا به دلایلی که نه اینجا جاش هست و نه من دوست دارم راجع بهش حرفی بزنم اینجوری شد که من از داشگاه اخراج شدم و همین شروعش بود.
اشتراک روایت شما از امید
پیوند داشتن برای هر کاری که در سامانه نوشتاری بحران انجام میدهیم، اهمیت دارد. ما میدانیم که از طریق ارتباط است که میتوانیم امید ایجاد کنیم. حامیان بحران ما متعهد هستند که بدون قضاوت به شما گوش دهند. تمام مکالمههای پشتیبانی بحران محرمانه هستند.